جبرئیل و قدرت داوطلب شدن

گابریل (نام مستعار برای حفظ حریم خصوصی‌اش) وقتی برای اولین بار متوجه شد که ...، کارش را صرفاً به عنوان یک مشتری شروع کرد. Ballard Food Bank او در جستجوی فرصت به ایالات متحده آمد، اما موانع سیستماتیک بسیاری منجر به از دست دادن مسکن پایدار او شد. وقتی مسکن خود را از دست داد، انگ زندگی در فضای باز منجر به کاهش چشمگیر تعاملات اجتماعی او شد.

«وقتی دوش نمی‌گیری، غذا نداری، اگر از مردم بپرسی که آیا می‌توانند کمکت کنند، دیوانه‌وار نگاهت می‌کنند. فکر می‌کنند در خیابان هیچ آبرو و ارزشی نداری.» 

در طول سال بعد، و با کمک مرکز منابع ما، گابریل شروع به رفتن به مدرسه کرد، به بخش مسکن متصل شد و مرتباً با ما داوطلبانه کار می‌کرد. اکنون او متوجه شده است که هیچ کمبودی در فرصت‌ها برای پیدا کردن دوست وجود ندارد. داوطلب شدن یکی از راه‌های زیادی است که او به عنوان تغییر دهنده زندگی خود ذکر می‌کند. گپ زدن با مردم هنگام پر کردن قفسه‌های بانک غذا به او فرصتی می‌دهد تا از دیگران و قدردانی آنها انگیزه بگیرد، فرصتی برای تمرین زبان انگلیسی و محیطی فوق‌العاده برای معاشرت فراهم کند.

«امسال، این مکان به من یک مزیت جدید داد... احساس می‌کردم در دنیا گم شده‌ام. این مکان به من قطب‌نمایی داد تا در دنیایی که می‌خواهم به آن بروم، حرکت کنم.»

او توانمندسازی اجتماعی را به قدرت گرفتن در بازی Super Mario Bros تشبیه می‌کند. با انزوای اجتماعی، احساسی مشابه ماریو که آسیب می‌بیند، داشت. او کوچک می‌شود، کند می‌شود و دیگر به اندازه قبل بالا نمی‌پرد. پس از اتصال به منابع و اعضای جامعه از طریق بانک غذا، می‌گوید احساس می‌کند مانند ماریو است که ستاره‌ای به دست می‌آورد - درخشان‌تر، سریع‌تر، تقریباً شکست‌ناپذیر.

کمک به بانک غذا به او روحیه‌ای مضاعف داده است. او به لطف حس و حال و انرژی مثبتی که در کار داوطلبانه پیدا می‌کند، نیمه پر لیوان را می‌بیند. با وجود برنامه شلوغ مدرسه و ساختن زندگی جدیدش در سیاتل، او همچنان به اینجا می‌آید Ballard Food Bank به خاطر رفاقتی که با داوطلبان دیگر داشت و قدردانی مراجعین. همه این تعاملات مثبت، صدایی را در ذهنش تقویت می‌کند که می‌گوید: «ادامه بده! هرگز تسلیم نشو. تو از پسش برمی‌آیی!»

جید فیشر